(گزارش تصويري)
داستان آدم‌برفي‌هاي زنده و شادماني شب‌هاي برفي


اشكان خسروپور: دانه‌هاي ريز و درشت برف كه خودش را رساند به زمين، انگار خودم را گم كردم.
ديروز، هوا كه داشت تاريك مي‌شد، دانه‌هاي ريز،‌ آرام آرام خودش را ‌رساند به زمين.
 سوز سرد زمستاني، پس از گذشت چندماه، داشت خودش را مي‌كوبيد به در و ديوار، به بيني‌هاي سرخ يخ‌كرده و چشم‌هاي ورقلمبيده‌ي آدم‌ها.
من، همچون بسياري از آدم‌هاي دور و برم، شادمان بودم از حس سرمايي كه همه‌ي وجودم را گرفته بود.
همه، ذوق زده از بارش برف، چتر به دستشان گرفته بودند اما به جاي اين‌كه، آن را بالاي سرشان بگيرند، مچاله‌اش كرده‌بودند توي دستشان تا نخستين برف درست و حسابي زمستاني، به سر و رويشان بنشيند و بشوند آدم‌ برفي زنده!
ديروز، برفي آمد كه همه‌ي تهراني‌ها را شادمان كرد، بخش بزرگي از شادماني بارش اين برف، سهم مردماني شده بود كه در مركز شهر، زندگي مي‌كنند و شانس ديدن برف، كمتر درخانه‌شان را مي‌زند، مردماني كه به لطف آلودگي هوا و پديده‌ي گرم شدن زمين، از زمستان، به جاي سوز و برف، هواي گرم بهاري، بهره‌شان مي‌شود.
آدم‌برفي، تنديس يخي و دوست‌داشتني روزهاي سرد و يخ‌كرده، شباهت فراواني به گل بهار دارد، يكي همين كه به گفته‌ي شاعر، «همين پنج روز و شش باشد»...! تنها تفاوتش شايد در اين باشد كه يكي، ساخته‌ي دست انسان است و آن يكي، خداداد.
امروز كه در خيابان راه مي‌رفتي، هرگوشه پر شده بود از آدم‌هايي كه با گلوله‌هاي برف ساخته‌شده‌اند.  يكي به زور برگ خشكيده‌ي درخت، لبخند مي‌زد و ديگري، خنده‌اش را سپرده بود به خيار و هويجي كه روي چهره‌اش نشسته‌اند. يكي ديگر هم لب فرومي‌بندد و تنها، با نگاهش، مردم شادمان از سرما را به تماشا مي‌نشيند.
امروز، از خانه بيرون برويد. برف، زمين را پوشانده و اگر شانس بياوريد، مي‌توانيد سازنده‌ي يكي از آدم‌برفي‌هاي امسال باشيد.
تجربه‌ي آب‌وهواي جهان در اين چند سال، نشان داده‌است كه گرماي زمين، آب و هوا را دگرگون كرده، زمستان را گرم مي‌كند و تابستان را گرم‌تر پس شايد اگر چشم بر روي برف‌هاي امروز ببنديد، به اين آساني‌ها برف گيرتان نيايد.
پس درنگ نكنيد. بيرون برويد و بخنديد!

آدم‌برفي و هواي سرد، امروز، مهمان مردمي شده‌بود كه به لطف پديده‌ي گرم‌شدن هواي زمين، هواي بهاري را در زمستان تجربه مي‌كنند.

آدم‌برفي‌هاي زنده و شادماني‌ از ديدن برف.

بارش برف، دشواري‌هايي را براي مردم ايجاد كرده‌است كه كاركرد بهتر شهرداري را مي‌خواهد. راه‌رفتن در پياده‌روها و حتا رانندگي در خيابان‌ها، چندان آسان نيست.


آدم‌برفي، تنديس يخي و دوست‌داشتني روزهاي سرد و يخ‌كرده، شباهت فراواني به گل بهار دارد، يكي همين كه به گفته‌ي شاعر، همين پنج روز و شش باشد...! تنها تفاوتش شايد در اين باشد كه يكي، ساخته‌ي دست انسان است و آن يكي، خداداد.

امروز كه در خيابان راه مي‌رفتي، هرگوشه پر شده بود از آدم‌هايي كه با گلوله‌هاي برف ساخته‌شده‌اند.  يكي به زور برگ خشكيده‌ي درخت، لبخند مي‌زد و ديگري، خيار و هويج و... خنده‌اش را رقم مي‌زنند.

رانندگي در خيابان‌هاي يخ‌زده، دشوارتر از هميشه به نظر مي‌رسد.

برف زمستان در تهران- ميدان شعاع

سبزي‌فروش محله هم، از سرذوق با ميوه‌هايش آدم‌برفي ساخته بود. سيب، خيار، هويچ و جاروي رفتگر، آدم‌برفي عموسبزي‌فروش را شكل داده‌اند، آدم‌برفي كه سخن بسياري از مردمان پيرامونش را بر دست دارد، خدايا شكرت!

پياده‌روهاي يخ‌كرده، راه رفتن را دشوار مي‌كند.

شايد اگر چشم بر روي برف‌هاي امروز ببنديد، به اين آساني‌ها برف گيرتان نيايد.
پس درنگ نكنيد. بيرون برويد و بخنديد!

فرتورها از فيروزه منوچهري است.
./ف۸۹۲۴۷۱۰۲۶۱۴